تمامی بررسیها و کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که پیشینهٔ ایران ارشیتکت یا معماری ایران به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد میرسد.
از آن زمان تاکنون، پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، توسعه و تکامل یافتهاست.
ایران ارشیتکت یا معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است:
ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند، و
بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.
پژوهشگرانی نظیر نادر اردلان، هانری استیرلن، داراب دیبا، محمدرضا حائری،
و دیگران جایگاه مثبت فضا یا به عبارتی «فضا محوری» معماری ایرانی را ;
در برابر «حجمانگاری» برخی دیگر از گونهها، به عنوان مهمترین خصیصه آن برشمردهاند.
در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سردرها وگنبدها و ایوانها;
خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است.
درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که;
شبستانها را گرداگرد خود گرفتهاست، از دیرباز جزء منطق ایرانی بودهاست.
پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با
ستونهای چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود،
ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند ;
این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را با کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای گوناگون و سرگرمکننده خلق کند؛
به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی
اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شدهاست.
از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای
پوشش استفاده نشده ;
از اصطلاحات و نام چفدها (قوس) وطاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست
که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشتهاند.